۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

معرفی کتاب "جامعه و سیاست: مقدمه ای بر جامعه شناسی سیاسی"


کتاب "جامعه و سیاست: مقدمه ای بر جامعه شناسی سیاسی" ترجمه اثری است از مایکل راش تحت عنوان "politics and society: an introduction to political sociology ". 
چکیده ای از این کتاب که از جمله منابع اصلی برای پژوهشگران و دانشجویان حوزه جامعه شناسی سیاسی در ایران است در زیر ارائه گشته است. 


کتاب "جامعه و سیاست: مقدمه ای بر جامعه شناسی سیاسی" ترجمه اثری است از مایکل راش تحت عنوان اصلی "politics and society: an introduction to political sociology ". این کتاب که از جمله منابع اصلی برای پژوهشگران حوزه جامعه شناسی سیاسی در ایران است در 6 بخش و 13 فصل به ترتیب زیر نگارش شده است:
بخش1: مقدمه
فصل اول: جامعه شناسی سیاسی چیست؟
بخش 2: دولت، قدرت و اقتدار
فصل دوم: دولت و جامعه
فصل سوم: قدرت، اقتدار و مشروعیت
فصل چهارم: توزیع قدرت
بخش 3: رفتار سیاسی و جامعه
فصل پنجم: اجتماعی شدن سیاسی
فصل ششم: مشارکت سیاسی
فصل هفتم: گزینش سیاسی
بخش 4: ارتباطات سیاسی، افکار عمومی و ایدئولوژی
فصل هشتم: ارتباطات سیاسی
فصل نهم: افکار عمومی و جامعه
فصل دهم: ایدئولوژی و جامعه
بخش 5: جامعه در حال دگرگونی: انقلاب، توسعه و نوسازی
فصل یازدهم: انقلاب
فصل دوادهم: نظریه توسعه و نوسازی
بخش  6: نتیجه گیری
فصل سیزدهم: آینده جامعه شناسی سیاسی
راش در فصل نخست مارکس و وبر را بنیانگذار جامعه شناسی سیاسی می نامد و ضمن پرداختن به روند گسترش این رشته، به تشریح مختصر آرای آن دو پرداخته و مجموعا کانون توجه جامعه شناسی سیاسی را چهار حوزه می داند: نقش دولت و اعمال قدرت، ارتباط رفتار سیاسی با زمینه اجتماعی آن، ارتباط ارزشها با سیاست جامعه و نحوه تغییر جوامع. ادامه کتاب راش نیز بر تشریح همین چهار موضوع عمده قرار دارد. 
فصل دوم به طور ضمنی تعاریفی از دولت مدرن، سیاست، مشروعیت به دست میدهد. تفاوت سازمانهای فراملی و دولت مدرن را بیان می کند و ضمن شرح دادن آرای مارکسیستها و غی مارکسیستها به مقوله دولت، روند تکوین را میگشاید. راش در بحثی خوب دو دسته نظریه شکل گیری دولت را تحت عنوان نظریه های تضاد و یگانه ساز تفکیک نموده و خود نظریات تضشاد را به دو نوع اجتماعی و فردی تقسیم میکند. در ذیل آن دو نیز نظریات انسان شناختی، مارکسیستی، قرارداد و داروینیسم را بیان میدارد. بحث خوب دیگری که راش در این فصل طرح کرده مراحل سه  گانه پیدایش دولت مدرن است.
فصل سوم ضمن ارائه تعاریفی درباره قدرت، سه بحث مرتبط با آن را شامل چه کسی، چگونه و چرا واشکافی می نماید. در این راستا به آرای نخبه گرایان، مارکسیستها و کثرتگرایان میپردازد. سه شکل اعمال قدرت، سه نوع قدرت و چیستی اقتدار ذیل آرای وبر از دیگر موضوعات این کتاب است.گرامشی و وبر و آلتوسر و پولانزاس و اوفه در اینباره صاحب نظرند. در پایان این فصل هفت تبیین درباره اطاعت توسط دیوید هلد قابل اعتناست.
فصل چهارم که پیرامون توزیع قدرت بحث میکند صرفنظر از آرای مارکسیستی چهار دسته نظریات نخبه گرایانه و کثرتگرایانه و توتالیتاریسم و دموکراسی را طرح مینماید. 5دسته آرای موسکا و میشلز و پارتو و برنهام و میلز ذیل نخبه گرایی آمده اند.دال در حوزه کثرتگرایی، فردریش و برژینسکس و آرنت و کورنهاوزر و تالمون و آدرنو فروم و میلگرام درباره توتالیتاریسم سخن رانده اند.درخصوص دمکراسی مکانیزمهای رضایت و کنترل قابل توجه است ضمن اینکه وجهی از آن به توسعه اقتصادی نظر دارد.
فصل پنجم درباره اجتماعی شدن سیاسی  و تمایزش از فرهنگ سیاسی گفتگو کرده است. ایستن و دنیس درباره 4مرحله اجتماعی شدن سیاسی در دوران کودکی سخن رانده اند. سه دسته وسایل اجتماعی شدن دیگر بحث این فصل است.
فصل ششم با شرح مشارکت سیاسی به انواع آن میپردازد. 10 مرحله سلسله مراتب مشارکت سیاسی از هم تفکیک میشود. 7عامل موثر در مشارکت سیاسی نیز بحث خوب کتاب است. در ادامه مباحث اوفه درباره 4 معیار تفاوت جنبشهای جدید با گروههای فشار سنتی آمده است و البته دو دسته نظریه در تبیین مشارکت سیاسی.
بحث عمده فصل هفتم گزینش سیاسی، درباره چهار سطح مداخله نظامی است. فصل هشتم با انواع نظریه های ارتباطات مرتبط است . 3دسته رسانا، دو نوع نویز، نظریه جریان دومرحله ای و کارکرد دروازه بان وایت قابل اشاره است. 3کانال ارتباط سیاسی، 5عامل موثر در ارتباط سیاسی بحث پایانی فصل است. مدل ارتباطات مالتسک را می توان مهمترین بخش فصل دانست که چندان مورد بسط قرار نگرفته است.
فصل نهم درباره افکار عمومی در جوامع مختلف و به شکل آماری بحث کرده است.
فصل دهم که از فصلهای غنی کتاب است درباره تاریخیت ایدئولوژی از تریسی تا مارکس و مانهایم و پارسونز و گیرتس سخن رانده است. 4ویژگی ایدئولوژی ، دو مکتب فکری و 5کارکرد ان حائز اهمیت است. دیدگاه مارکسیستی با مروری بر لنین و التوسر تا لارن بسط میابد به سه نوع ایدئولوژی پارکین اشاره رفته است. تز پایان ایدئولوژی و نظریه فرهنگ سیاسی و شرح هیملستراند قابل توجه است.
فصل یازدهم نیز در ادامه فصل قبل مباحث توانمندی را درباره انقلاب طرح میکند. کوهان از 6ویژگی انقلاب سخن گفته و کریچی 6انقلاب را مطالعه نموده. مدل مارکسیستی انقلاب و نزاع تروتسکی واستالین و مائو در مقابل غیرمارکسیستهایی همچون کریچی طرح گشته. کریچی 10 مرحله محتمل را برای هر انقلاب تشخیص داده است. 2نفسیر نیز از ریخت شناسی انقلاب کریچی به دست داده شده است.  در ادامه به سه علت انقلاب اسکاچپل اشاره رفته و نهایتا 4علت کلی و 5علت مستقیم برای انقلاب از کلیه مطالعات استنباط شده است.
فصل دوازدهم حول جهان سوم به چهار مکتب توسعه سیاسی، ملت سازی، نوسازی و توسعه نیافتگی و وابستگی پرداخته است. بایندر 3متغیر توسعه و 5بحران طرح نموده که ذیل مکتب توسعه سیاسی قرار میگیرد. روستو ارگانسکی در مکتب نسازی طرح سخن داشته اند. همینطور اپتر 2مدل نوسازی بیان داشته است. والرشتاین نیز در زمره توسعه نیافتگی و وابستگی در کنار امین و سانتوس و فورتادو  قرار میگیرند.

هیچ نظری موجود نیست: