۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

گلشیفته فراهانی؛ بروز دوران گذار


اولی : حرکت او اعتراض است. اعتراض به محدودیتها. اعتراض به خفقان. اعتراض به ...
دومی : ناموس مان بود. ناموس ایرانیمان. که به آسانی حراجش کرد ...
اولی : اصلا پوشش حق فردی انسانهاست. هرکسی آزاد است هرجور میخواهد بپوشد و اصلا حتا نپوشد. به دیگران ربطی ندارد. با این کار بیشتر برایم اعتبار یافت ...
دومی : نماینده ایران بود در سینمای غرب. فقط برای خود نبود که هرجور دلش خواست رفتار کند. باید اعتبار هویت ایرانی را حفظ می کرد. هرچقدر اعتبار داشت برایم از دست داد ...
اولی : ...
دومی : ...
اولی : ...
دومی : ...

اولی ها و دومی ها داستان جامعه ماست!
بر این باورم مهم نیست اساسا. نه آنقدر مهم است که بخواهم ادله بیاورم اعتراض بوده یا حق فردی و نه آنقدر مهم است که بخواهم نقدش کنم که ناموس ایرانیمان بوده یا نماینده سینمای ایران ...
ادله بیاورم که "حق فردی" اش بوده؟ پس آنوقت هویت ملی و مسئولیت اجتماعی چه میشود؟! نمی شود!
ادله بیاورم که ناموسمان بوده و خودش را به غرب فروخته؟ چرا عریانی یک زن بازیگر سینما باید معرف ناموس ملی باشد؟! نیست!
معتقدم چنین رفتارهایی چندان مهم نیست که اینقدر دو طرف در دفاع یا رد آن دست به قلم ببرند (البته دست به کیبورد! )
خاصیت جامعه در حال گذار است ...
گلشیفته فراهانی نه ناموس ملیمان است که مثل یک مجسمه دست و پایش را ببندیم اینطور باش و آنطور نباش و نه یک انسان منفرد خارج از هویت ایرانی که هر طوری میلش کشید زندگی بکند !
یک بازیگر حرفه ای سینما است. نه زیاد از او انتظار داشته باشید که بعد اینطور توی ذوقتان بخورد نه بی تفاوتیش را نسبت به فرهنگ ایرانی ارج بنهید که "بی تفاوتی" باب شود !
نه "همه" است نه "هیچ" !
او پدیده دوران گذار است!
اولی ها و دومی ها هم محصول دوران گذارند!

هیچ نظری موجود نیست: