۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

یادداشتی جامعه شناختی بر جنبش تنباکو

مقاله حاضر در ویژه نامه روزنامه آرمان مورخ 28 اردیبهشت 1391 منتشر شده است.
نویسنده: عباس نعیمی


در این یادداشت کوشش می شود ابتدا مختصات تاریخی جامعه سیاسی عصر ترسیم گردد آنگاه به واقعه تنباکو و ابعاد جامعه شناختی آن در مفهوم یک جنبش پرداخته شود. کرزن (Curzon.g.n) وزیر امور خارجه بریتانیا در اواخر عصر قاجار در یادداشتهایش تصویری کلی از نظام سیاسی و سیاست اجتماعی آن هنگام ایران به دست می دهد: سخن شاهنشاه قانون است و حد آخر سخن (آبراهامیان، 1379: 13). هرچند با مداقه در چنین بیانی می توان در گستردگی عملی قدرت شاه شک نمود چرا که ساختارهای اجتماعی غیرمتمرکز که در قالب عدم وجود یک بوروکراسی تام و ارتشی یک دست نمود می یافت، در عمل دامنه واقعی اقتدار قدرت اول مملکت را محدود می ساخت (آبراهامیان، 1389: 28). بدین ترتیب دو قرائت جامعه سیاسی دوران قاجار عبارت خواهد بود از؛ 1. چیدمانی تئوریک که در آن شاه مقام مسلط و « نظم آفرین» است؛ 2. وجود بالفعل عوامل محدود کننده این اقتدار نظری. البته باید توجه داشت که این محدودیت زایی در راستای استقلال عرصه مدنی و توسعه اختیارات رعایا نبود بلکه در قد و قواره «تمرکز گرایی پراکنده» و تسلط خوانین محلی جلوه می کرد. علی ایحال ذیل این ساختار سیاسی اجتماعی داخلی، روابط بین المللی با حضور حقوقی و حقیقی شخص شاه به اجرا در می آمد به گونه ای که در عصر ناصرالدین شاه شاهد گشوده شدن دربهای تجارت جهانی هستیم که در عمل به واگذاری امتیازات اقتصادی- سیاسی محدود و مخدوش گردید. این در حالی بود که ماهیت کنش گرایانه ساختار حاکمیت فاقد رویکرد اصلاحی بود و کاراکترهایی مانند امیرکبیر از عرصه حذف شده بودند. عناصری که وزیرمختار انگلیس در رابطه با آن گفته بود : « پول دوستی که خوی ملی ایرانیان است در وجود امیر بی اثر است» (آدمیت، 1348: -). مجموعه امتیازات بارون ژولیوس دورویتر انگلیسی  شامل گمرکات، یانک دولتی، معادن، راه آهن، جاده ها، تلگراف و کارخانه های صنعتی اوج سلسله امتیازاتی بود که انگلیسی ها و روسها از دربار ایران کسب می نمودند. این روند امتیازگیری که کرزن آن را «شبیخون بین المللی» خوانده است (آبراهامیان، 1379: 71) تا امتیاز رژی تدام یافت.
این امتیاز حق انحصاری تولید، فروش و صدور کل محصول تنباکوی ایران را برای مدت 50 سال دراختیار میجر ج. ف. تالبوت[1] از اتباع بریتانیا قرار می داد. شاه سالانه 000/15 پوند استرلینگ و 25% سود سالانه دریافت می کرد و در 50% سهام شرکت سهیم بود (آفاری، 1385: 51). با آن که امتیازات فراوانی به بیگانگان واگذار شده بود اما مردم بر سر این امتیاز  شدیدا ناخشنودی نشان دادند!
در نظریات روانشناسانه اجتماعی انقلابها، «حس ناکامی» پیش شرط وقوع اعتراض است. دولارد، دوب، میلر، مور و سیزر از جامعه شناسان این حوزه، همگی بر تجربه ناکامی در فرد برای ورود به یک جنبش اعتراضی تاکید دارند (تیلور، 1388: 53). واقعیت آن است که احساس ناکامی و تجربه آن در خصوص امتیاز رژی برای ایرانی ها ملموستر بود، شاید بدین خاطر که قضیه در تماس مستقیم با زندگی روزمره ی مردم قرار داشت. برای مردم تجربه ای ناخوشایند بود، توتون و تنباکویی را که به زحمت  می کارند به یک بیگانه  با بهای کم بفروشند و سپس با بهای بسیار خریداری نمایند.
پس از آن که نامه ی بازرگانان به شاه و امین السلطان افاقه نکرد، ابتدا اعتراضات در تبریز بلند شد سپس به اصفهان رسید و سرانجام در تهران شعله گرفت. در تمام مناطق، علما که از ساختاری سنتی و پهناور به لحاظ ارتباطات بهره می بردند، پیشگام بودند. با نامه ی استمداد سید جمال الدین اسدآبادی، میرزای شیرازی فتوا به حرام بودن استعمال قلیان داد. البته برخی رد نموده اند که فتوای میرزا متاثر از نامه ی سید بوده است (آدمیت، 1360: 13). در هر صورت درگیری بین مردم و حاکمان بالا گرفت تا آن جا که در یک برخورد به فرمان آقا بالاخان (که سپس سردارافخم گردید) سربازان به سوی مردم شلیک کردند که در نتیجه هفت نفرکشته و بیش از 20 تن زخمی شدند (کسروی، 1380 : 75 ).
با بالا گرفتن شورش که حال 6 ماه به طول انجامیده بود، شاه امتیاز مذکور را پس گرفت ضمن این که مجبور به تاوان 000/500 لیره به کمپانی تالبوت شد. این خسارت نطفه ی نخستین استقراض بزرگ خارجی را بست چرا که حکومت با خزانه ی خالی مجبور شد مبلغ  فوق الذکر را از بانک شاهنشاهی وام بگیرد. پیروزی اعتراضات مردمی در ماجرای تنباکو یک مولفه ی جامعه شناختی را در فرهنگ سیاسی بازتولید نمود و آن دستیابی به حدی از خودباوری در وجدان جمعی ایرانی ها بود که ایشان نیز توان تاثیر وتغییر در تصمیم گیری های کلان کشوری را دارند. درواقع لغو امتیاز رژی سه کارکرد مهم داشت: 1. حرکت اعتراضی جدی مردم به بی مسئولیتی دولت مرکزی و چپاول گری دول بیگانه بود؛ 2. یک شکست سیاسی بزرگ برای انگلستان به شمار می رفت؛ 3. به تحکیم نفوذ روسیه در دربار ایران انجامید. دو مورد آخر در حوزه روابط بین الملل ایران را دچار نوسان و تغییر دکوراسیون سیاسی نمود. مورد اول اما در پیوستی اجتماعی قابل فهم است.
جنبش اجتماعی نوعی آمادگی جمعی برای کنش است که از راه آن بعضی تغییرات حاصل می شود، برخی نوآوری ها پدید می آید یا تلاش می شود تا شرایط پیشین بازگردانده شود. همین طور می توان جنبش اجتماعی را به نوعی دادوستد جمعی جهت استقرار یک نظم جدید برای زندگی تعریف کرد(King,1986: 27). برخی نیز جنبش های اجتماعی را کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک از طریق عمل جمعی خارج از نهادهای رسمی تعریف می کنند (گیدنز، 1383: 671).  در مجموع می توان گفت که ایدئولوژی، کنشگران و زمینه اجتماعی به مثابه سه عامل محوری در تئوری های مربوط به جنبش اجتماعی محسوب می شوند (زاهد،1381 :71). کارکرد ایدئولوژی جنبش این است که باعث می شود تا اعضای جنبش تصوری از خود پیدا کنند و آرمان ها و خواسته های خود را حول یک «ما»در نظر بگیرند و در چارچوب آن مرزبندی ها و صف بندی های سیاسی، اجتماعی و ... تکوین می یابد (بشلر،1370 : 11). ایدئولوژی ها از دو بعد اثباتی و نفی گونه برخوردارند که در واقعه تنباکو بعد نفی گرایانه آشکار است و کنشگران معترض را پیرامون یک نخواستن مشترک یعنی امتیاز رژی جمع می نماید و هویت اجتماعی می بخشد. ضمن اینکه وجه اثباتی آن کمرنگ است و بلکه وجود ندارد. زمینه اجتماعی متناسب اعتراضات تنباکو را می توان همان سلسله امتیازات پیش از رژی دانست که در خلاف منافع ملی ایرانی ها قرار داشت اگرچه به ظهور اعتراض نمی انجامید. ضمن اینکه مولفه شبکه اعتراضی نیز در دل روحانیت سنتی شیعه و بصورت سلسله مراتبی بخشی از این زمینه را بارور می نمود. از طرف دیگر موضوعیت اعتراض محل اشتراک روشنفکران و روحانیون را پدید آورد که همانا منافع ملی و مردمی بود. بنابراین سه عنصر نامبرده، زمینه اجتماعی اعتراض جمعی را فراهم آورد. آنگونه که از در کنار هم نهادن این مولفه های کلان و خرد می توان اعتراض تنباکو را یک جنبش اجتماعی دانست و بلکه نخستین جنبش اجتماعی ایران در هنگام مدرن. در پایان می توان اذعان داشت این جنبش به عنوان یک سنگ بنای اجتماعی، در یک و نیم دهه بعد به یک انقلاب مهم سیاسی یعنی مشروطیت منتهی گردید.
ارجاعات:
1.      آبراهامیان، یرواند. (1379). ایران بین دو انقلاب. ترجمه احمدگل­محمدی و محمد­ابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی.
2.      آبراهامیان، یرواند. (1389). تاریخ ایران معاصر. ترجمه محمد ابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی.
3.      آدمیت، فریدون. (1360). آشفتگی در فکر تاریخی. بی جا: بی نا.
4.      ——. (1348). امیرکبیر و ایران. تهران: خوارزمی.
5.      آفاری، ژانت. (1385). انقلاب مشروطه ایران. ترجمه رضا رضایی، تهران: نشر بیستون.
6.         کسروی، احمد. (1380). تاریخ مشروطه. تهران: صدای معاصر.

7.      تیلور، استن. (1388). علوم اجتماعی و انقلاب ها. ترجمه علی مرشدی زاد. تهران: دانشگاه شاهد.
8.      بشلر،ژان. 1370. ایدئولوژی چیست؟. ترجمه علی اسدی.تهران:شرکت سهامی انتشار.
9.      زاهد،سعید. 1381.جنبش های اجتماعی معاصر ایران.تهران:سروش.
10.  گیدنز،آنتونی. 1383.جامعه شناسی. ترجمه منوچهر صبوری.تهران: نی.
11.  King,Wendell.(1986).Social Movement In United Sates.NewYork





[1] Gerald.F. Talbot

هیچ نظری موجود نیست: